پارمیسپارمیس، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 30 روز سن داره

پارمیس

باز آمد بوی ماه مدرسه

فردا اول مهر و بعد از یه تعطیلیه طولانی باید برم مدرسه و البته اولین روز مهد کودک شما هم هست. قرار شد ایشالا فردا صبح بری مهد سرزمین کوچولوها ...
31 شهريور 1392

شیرین زبونم

تلویزیونو روشن کردم و شبکه کارتونو آوردم تا یه خورده سرگرم بشی و من به کارام برسم. بعد از چند دقیقه اومدی گفتی اینو نمی خوام. این واسه پسرای بزرگه . نگاه کردم به کارتون گفتم چرا؟ گفتی آخه همش میزنن .   به مامان مریم گفتی: مامان مریمی چقدر گردنبندت قشنگه!! مامانم گفت مال مامیت بوده. گفتی: وقتی مجرد بوده؟ من و مامان مریم که این شکلی شده بودیم پرسیدیم مجرد بوده یعنی چی؟ گفتی: خونه ی بابا ناصر بوده دیگه! شگفتا   عینک جدید خریدم و دایی محمد داشت بهم میگفت چرا عینکت تو چشت یه جور خاصی واستاده، انگار تنظیم نیست. تو هم گفتی : اِ نگووووو! دوست داری من بگم تو زشتی؟     ...
28 شهريور 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پارمیس می باشد